هنر هفتم

فیلم وسینما

سلام

دراینجا میخوام یه نقد از جدایی نادر ازسیمین بنویسم،فیلمی که خیلی روی من تاثیر گذاشت و منو متحیر خودش کرد.امیدوارم بتونم با نقد درست وصحیح این فیلم توجه دوستان رو به این فیلم بیشتر جلب کنم...

نقد فیلمی که این همه جایزه بین المللی برده ودر بین صد فیلم برتر تاریخ سینما قرار گرفته و اکثرمنتقدین وقتی برای اولین بار این فیلم را دیده اند4ستاره خودرابه آن داده اند،مشکل است ولی فیلمی که دارای جزئیات است نیاز به موشکافی بیشتری دارد.

وقتی به تماشای یک فیلم می نشینیم دوست داریم خیلی زود،فیلم،قصه اصلی خودش رو به ما نشون بده.وقتی به تماشای فیلم جدایی نادر ازسیمین می نشینیم ابتدای فیلم در دادگاه نظاره گر کشمکش های بین نادر و سیمین هستیم.از آنجایی که ازاسم این فیلم پیداست در ذهن این مسئله ایجاد می شود که موضوع اصلی فیلم درباره جداشدن این دو نفر از هم است. ولی یکی از زیبایی هایی که فیلم را بزرگ کرده این است که فیلم آنچنان با موضوعات مختلف بیننده را درگیر می کندکه وقتی سکانس پایانی فیلم در دادگاه را میبینیم،برای بیننده ،دیگر موضوع طلاق این دو نفر مهم نیست و مسائل دیگری برای بیننده ارزشمندترمی شوند.

این فیلم،هرچند داستان ساده ای داردولی درعین حال فیلم خیلی پیچیده ایست.مفاهیم ساده ای که در این فیلم وجود داردمثل روابط انسانهاباهم،تبعات فجیع یک دروغ ساده و...همه وهمه در زندگی روزمره ما انسانها نیز متجلی میشوند.فیلم به قدری زیبا و ساده فضاسازی شده که بیننده خود را درون قصه می بیند و شخصیتهای فیلم را از نزدیک حس می کند.این فضاسازی درونی فیلم به خاطر واقع گرایی در همه جزئیاتی است که در فیلم دیده می شود مثل اشیا،لباس ها،گریم و از همه مهمتر جنس بازی ها.

گفتگوهایی که در این فیلم وجود دارد به دورازهرگونه اغراق و درشت نمایی بیان می شوند.این فیلم جزئیات فراوانی دارد که هرچند این جزئیات هیچگاه گل درشت نیستند،ولی در خدمت فیلم ومعنای نهایی فیلم هستند.ویژگی بارز اصغر فرهادی هم این است که او تمام جزئیات را به درستی کنار هم می گذارد و باعث می شود که ساختار فیلم منظم و منسجم جلوه کند و بیننده بهتر به پرداخت قصه بپردازد.بعضی از این جزئیات ممکن است در لحظه اول فهم نشوند، ولی فرهادی از تاکید بیجا یا تکرار پرهیز می کند،حتی اگر اینکه بعضی از این جزئیات با مراجعه دوباره، معنایشان یافت شود.مثلا در هنگام دیدن اولیه فیلم یادتان نیست که چه موقع و چطور سیمین از توی کشو پول برداشت که همین اتفاق از مهمترین موقعیت های فیلم است.در فیلم های فرهادی اتفاقات،ساده اما مهمند ونمی توان به سادگی از کنارشان عبور کرد.او کارش را به درستی انجام می دهدولی سهم زیادی را برای دقت بیننده قائل است وبیننده برای دیدن این فیلم به ششدانگ حواس خود نیاز داردو درعوض این دقت زیاد،باکشف ظرایف موجود در فیلم لذت بیشتری هم می برد.

در تمام این فیلم تردید ها وتلاش های زیادی وجود دارد.زمانی که نادر در پمپ بنزین تلاش می کند تا دختر خود را دراین جامعه ای که گرگ های زیادی در آن وجود دارند،مستقل به بار آورد، نشان دهنده مهر پدری و تربیت فرزند است،ولی در عین حال در اواسط این فیلم می بینیم که همین پدر فرزند خود را مجبور می کند که به قاضی دروغ بگویدو اینجاست که قضاوت دشوار می شود.

در سکانس پایانی فیلم وقتی دوربین از اتاق قاضی بیرون می آیدترمه را رها می کند ودرکنار نادر و سیمین می ماند. ما که نمیداینم،او که قرار بود یک کلمه به قاضی بگویدحالادارد چه چیزهایی برای قاضی بیان می کند.دراین فیلم آدمها به خودشناسی و دیگرشناسی میرسند. و درپایان این فیلم سوال این نیست که ترمه پدرش را انتخاب می کند یامادرش را؟سوال مهم این است که چه برسر ترمه می آید؟و این زندگی بعد از جدایی این دونفر چه شکلی خواهد بود........

درانتها میخوام بگم که این فیلم،فیلم بسیار زیباییست که همه چیز درآن در نهایت خود قرار دارد و هیچ منتقدی هم نتوانسته ذره ای ایراد در قصه این فیلم بگیرد،هرچند که بعضی ها معتقدند، این فیلم نابودی یک زندگی ایرانی را به تصویر میکشدو فیلم را سرزنش می کنند،ولی وقتی که با دقت فیلم را می بینیم،می فهمیم که موضوع این فیلم بسیار به زندگی افراد نزدیک است و خواه ناخواه ممکن است این اتفاقات در روابط خود ما هم به وجود بیاید.

در پایان این فیلم می خواهم از بازی زیبای بازیگران این فیلم بخصوص خانم ساره بیات بگویم که با این نقش زیبا و بازی تاثیرگذارخود پرواز بسیاربلندی به سوی جوایز بزرگتر برای خود واین فیلم رقم زد...

نظرات شما عزیزان:

میلاد

ساعت20:20---26 ارديبهشت 1390

بیا برو یه پست قشنگ بذار واسه وبمون سیا که تو 24 ساعته تو اینترنتی که ناقلا الان دیدم آنلاینی..............
سیا میخوامت خیلی زیاد..........
سیا دیدی به فکرت بودم اومدم تو وبت دیدی؟؟؟؟؟؟.

ثریا

ساعت10:57---18 ارديبهشت 1390

من از عبدل خوشم میاد آقای زارعی
بهش بگین دوستش دارم